افسانه شهرزاد
۱۳۸۵ مرداد ۲۰, جمعه
آنوشا جان! از من ستون شعر خواستهای؟! یادت رفته که ما
هزار و یک شب، هزاران شب، هر شب
بکارتمان را از دست میدهیم
پیده
سربریده میشویم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر