روزنامه و روزنامهنگاری هر کشور، بنا به نظر متخصصان علوم ارتباطات، آینهی است که نه تنها رویدادهای جاری جامعه و چهگونهگی بازتاب آنها را نشان میدهد، بلکه نمادی شمرده میشود از سطح فرهنگ، زبان، مرز آزادی بیان، زاویهی دید و نوع نگرش نخبهها یا دست کم صاحبان قلم آن سرزمین.
کوچ روزنامهنگاران از ایران را، برخی جامعه شناسان، موج سوم مهاجرت میخوانند که پس از دوم خرداد اوج گرفت. به گفتهی بعضی صاحبنظران، مهاجران پیش از انقلاب، عمدتاً به انگیزهی تحیصلی یا تجاری و تقریباً برای مدتی معلوم، کشور را ترک میکرند. اما در موج اول مهاجرت پس از انقلاب، تعداد زیادی، گرچه با آرزوی بازگشت به وطن، به مدت نامعلومی از کشور خارج شدند. این گروه را اغلب مخالفان سیاسی تشکیل میدادند. طی سالهای جنگ و افول وضعیت امنیتی و اقتصادی ایران، گروه بزرگی از مردمان عادی نیز به شکل پناهندهی اجتماعی در کشورهای خارجی مقیم شدند. طی همهی این سه دهه، شمار قابل توجهی از روزنامهنگاران نیز، به سبب آزادی بیان، شغل یا میهن خود و یا هر دو را عوض کردند.
- قسمت اول، گفت وگو با شهرام رفیعزاده: روزنامهنگار، برانداز نیست
- قسمت دوم، گفت وگو با روزبه میرابراهیمی: متهم: وبلاگنویس "خانه عنکبوتی"
- قسمت سوم، گفت وگو با نسیم محمدی: «یا باید مجیز بگویی یا اوین بروی»
- قسمت چهارم، گفت وگو با فریبا صحرایی:در ایران روزنامهنگاری، شغل دوم است
- قسمت پنجم، گفت وگو با نیکآهنگ کوثر: مسوول چیزی شدم که مسوولش نبودم
- قسمت ششم، گفت وگو با فریبا داوودی: دموکراسی یعنی زن از عشق بگوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر